به رسم یادگار...
يكشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۷، ۰۹:۳۰ ب.ظ
نشد با شاخه ها بغل کنم تو رو...
نشد نشد نشد... برو برو برو...
اراده داشتم ، بدونِ کاشتن...
که عادتت بدم به ریشه داشتن...
که عادتت بدم یه گوشه بند شی...
به مبتلا شدن علاقه مند شی...
نشد که از دلم جدا کنم تورو...
نشد نشد گلم ، برو برو برو...
نشد که بی دهن صدا کنم تورو...
تمام حرف من...برو برو برو...
قدیما هر گلی شناسنامه داشت...
تموم میشد و بازم ادامه داشت...
تو شیشه ی گلاب.. تو شعر شاعرا...
تو گلفروشیا...تو جیب عابرا...
همون کسا که از تو باغچه چیدنت...
توی خیالشون ادامه میدنت...
نشد نشد نشد...
تمام حرف من برو برو برو...
تو داری از خودت فرار میکنی...
داری با ریشه هات چیکار میکنی...
برو برو ولی به رسم یادگار
شناسنامتو تو خونه جا بذار...
برو برو ولی به رسم یادگار...
شناسنامتو تو خونه جا بذار...
۹۷/۰۹/۰۴