سفر عشق🙏🏻😍
سلام دوستای مهربونم.
الان ساعت ٦صب یه روز خیلییییی سرد زمستونیه که من دارم مینویسم☺️. تو ماشین بابا نشستیم . طفلی بیدار شد ما رو برسونه فرودگاه.عازم مشهدم اگه خدا بخواد.😍😍😍❤️❤️❤️
امتحانامو دادم که خداروشکر جز اولی که خیلیییی سخت بود بقیشو خوب نوشتم.🤓 یکی از شبای امتحان م همکلاسیم گفت مرضیه شما ازدواج دانشجویی مشهد رفتین؟که من گفتم نه و اونجا استارت شوق و ذوق من بود.اونجا برامون هتل و جشن اینا میگیرن.فقط رفت و آمد به عهده ی خودمون. استادم کمکم کرد دیقه نودی ثبت نام کنم و خداروشکر زمانشو انداخت قبل از ١ اسفند که قبل از آموزشی آقاییم باشه🙏🏻 ازش ممنونم واقعا. بعدشم که مونده بودیم علی ماشین باباشو بیاره یا با هواپیما بریم که مامان آقایی ز زد و گف ماشین خطرناکه،جاده ها یخ زدن. بلیط بگیرین. دیگه تصویب شد که با هواپیما بریم. هرچند من خودم تو این سرما و یخبندون که پشت سر هم پروازا لغو میشه از هواپیمام میترسم😭❄️اما خب بهترین گزینه بود تو این شرایط.
چند روزی که گذشت اصصصلا خواب درست و حسابی نداشتم💆🏻 شوهرخالم عمل کرده و خونه ما استراحت میکنه. اتاق ما گرمه و کلا اونجارو براش مرتب کردن. من کل دیشبو ٢ساعت خوابیدم. 🤐
دیشب با خانواده دختر خالم که همیشه پایه بیرونن و دختر داییم و نامزد جدیدیش رفتیم استانبول. شب خاطره انگیزی بود.کلی سر به سر هم گذاشتیم و خندیدیم. کل دیروزمم رو پروژه بودم. و دیشب ساکمونو بستم.💍💄🕶👗👔👖 کاپشن پالتوهامو دانشجویی برداشته بودم که صب فانینا اومد مشاوره داد بابا چادر میپوشی واسه هتل لباس مباس ببر. منم کاپشنامو دراوردم و عوضشون کردم🙊
من و آقایی نذر کرده بودیم که اگه به هم برسیم بریم مشهد دوتایی. تابستون با خانواده رفتیم...ولی مطمئنم این سفر یه چیز دیگس. امام رضا جونم خودت مواقب عشقمون باش🙏🏻 و همه جوونا رو خوشبخت کن.و به زندگی دلگرمشون کن.🙏🏻❤️مرسی که همیشه کنارمی و وقتی انقد دلتنگتم منو میطلبی💝 این اولین سفر دونفره من و عشقم با همه. همیشه دوس داشتم اولین سفرمون دقیقا اینجوری باشه🌂🎒👢 تو فصل سرما و مشهد و دوتایی و ...ایشالا همه جوونا به خواست دلشون برسن.
چن شب پیش رفتیم پیاده روی با آقایی...رفتیم پارک نشستیم کلی عشقولی شدیم و پیراشکی و کاپیچونو از بوفه پارک خریدیم و خوردیم. برگشتنی برفم میبارید... شب قشنگی بود. همون شب ترس تو دام خونه کرد:(( اگه علی بره سربازی و پیش من نباشه یا تو مدت آموزشیش من هیچ دلخوشی ای ندارم😥 کلی دلداریم داد که میام بهت سر میزنم...😭😭ولی میدونم که دیوونه میشم . دوس ندارم قبل سفر موج منفی بنویسم. دوستان دعا کنین زود بگذره
دیگه که آهان برا انتقالی کارم به کرج و شهرای اطرافش یه اقداماتی کردم. قولای مساعدی دادن. میخوام یه عالمههه دعا کنم درست بشه و بیام اینجا🙏🏻🙏🏻
وای یهو دل درد و حالت تهوع بدی گرفتم .برم کم کم
دوستای مهربونم برا همتون کلییی دعا میکنم اگه قابل باشم. ایشالا بطلبه خودتون برین(آرزو جونم) مخصوصا شما که انقد دلت تنگ شده.شمام منو فراموش نکنین
سفر به سلامت گُلم :)
برف هم که میآد دیگه حسابی خوش میگذره...
آخی سربازی خیلی بده :(
واقعاً چیز مزخرفیه...
انشالله که چشم بهم زدنی بگذره براتون و اذیت نشین.